از وقتی که می گویی می آیم
تا وقتی که می رسی
زمان متوقف می شود
.
.
.
تک تک سلولهای بدنم
انتظارت را می کشند
تازه از خواب بیدار شدم
انگار به اندازه همه عمر مست بودم
بعد از آن همه سختی
سردرد بعد از مستی را چه کنم
.
.
.
من ماندم و بغضی که از نگاه دخترکی معصوم
ریشه کرد