جواب تو

لحظه اول ذهن من تویی 

و آخر نیز تو 

با هم عشقی خواهیم ساخت 

که خدا بار دیگر 

تک تک فرشته هایش را  

ندا دهد 

و به خود تبارک الله

دیدار

هیچ وقت این چنین شاد نبودم 

با همه وجودم شادم 

هیچ چیز نمی تواند 

این شادیه مرا از من بگیرد

آمدنت را به خودم تبریک میگم 

کاش پس فرا زود برسه 

و تمام نشه

تو

تو همان پاهای خدایی 

که همیشه از خدا طلبت می کردم 

زیبا خدای من

دلم برای خدا تنگ شده 

دلم می خواهد سرم را روی پاهای خدا بگذارم 

و از دلتنگی هایم برایش بگویم 

که می دانم 

هرچه بگویم 

باز او حرفهای دلم را  

بهتر از حرفهای زبانم می داند

اونقدر ناراحت و عصبانی ام 

که می خوام 

هرچی زودتر بیام بیرون و صفحه 

لپ تاپو محکم ببندم 

هرچند که این صفحه کوچیک 

هیچ تقصیری نداره 

اما 

ااااااااااااااااه ه ه